نگرشی برمراسمهای آیینی منطقه اورامان؛
مطالعه انسان شناختی؛ از عروسی پیرشالیار تا مراسم کومسای

مراسم عروسی پیرشالیار در طول سال و بر طبق سنت گذشته انجام می گيرد و هر مراسمی گويای نكات ارزشمند اجتماعی، فرهنگی و اعتقادی خاص دیار اورامان است.
شاهوخبر؛ بخش مهمی از مطالعات انسانشناسی به بررسی آیینها، ادیان، اساطیر و جهانبینی اقوام گوناگون جهان اختصاص دارد. ما در دنیایی زندگی میکنیم که دین جزء لاینفک آن به حساب میآید و با تطوّر فرهنگی در زمانهای مختلف از اهمیت آن کاسته نشده است. در طول تاریخ و در ادیان گوناگون مردم دین را از طریق فرهنگ شناخته و پذیرفتهاند و بدین شکل است که هر دینی طی مراسم مذهبی خود را نشان میدهد و این راهی برای زنده ماندن آن دین و فرهنگ مردم پذیرنده آن است.
مراسم «زهماوهن پیر شالیار» یا عروسی پیر شالیار، از جمله مراسم مذهبی است که سالانه هزاران نفر را به یکی از مناطق دورافتاده و صعبالعبور ایران به نام «اورامان» جذب میکند. ویژگیهای خاص جغرافیای طبیعی این منطقه باعث پدید آمدن موارد منحصر به فرد فرهنگی شده است که میتوان نمود آن را در حوزههایی چون اعتقادات، گویش، موسیقی، پزشکی بومی، صنایع دستی و... شاهد بود.
در حوزه اعتقادات، نزدیک به هزار سال است که مردم اورامان عروسی پیر شالیار را نسل به نسل برپا کرده و پشت به پشت به فرزندان خود انتقال دادهاند. اين مراسم در حقيقت نه يك رسم، بلكه سلسله مراسمی است كه در طول سال و بر طبق سنت گذشته انجام ميگيرد و هر كدام گوياي نكات ارزشمند اجتماعي، فرهنگي و اعتقادی خاص آن دیار است.
از ویژگیهای خاص این سلسله مراسم که تحت عنوان عروسی پیرشالیار برگزار میشود، پیوند عقاید دینی مردم با فرهنگ بومی منطقه است. وفور نمادهای فرهنگی مردمشناختی در این مراسم آن را مستعد تفحص و تحقیقی درخور نموده است. با تدقیق در شیوه برگزاری این مراسم و بررسی مردمشناختی آن میتوان به بسیاری از نمودهای فرهنگی مردم منطقه که در تاریخ به فراموشی سپرده شده پی برد و نکتههای پنهان را آشکار ساخت.
مراسم عروسی پیرشالیار مهمترین مراسم و در واقع مرکز همه جشن هاست؛ به طوریکه بقیه رسمها حول و حوش این مرسوم گشته اند؛ جشن عروسی پیرشالیار در 2 روز برگزار میشود؛ روز اول آن چهارشنبه یعنی در همان روزی که «کلاو روچنی» و مراسم ذبح حیوانات است و دیگری پنج شنبه است که مراسم های دیگری برگزار می شود.
قبل از وارد شدن به تشریح مراسم، لازم است در مورد منزل پیرشالیار توضیحی ارائه گردد؛ این خانه در وسط روستا قرار گفته و مساحت آن در حدود ۱۵۰ متر است. خانه دارای یک در ورودی است و پله ای، فضای درونی را از فضای بیرونی جدا می سازد. چهار طرف فضای اصلی خانه را سکویی به ارتفاع یک ونیم متر و عرض ۱ متر اشغال کردهاند؛ در مراسمهای گوناگون و مخصوصا در «شب نیشت» ، هر سکو مخصوص طایفهای خاص است؛ این طایفهها عبارتند از «بهنهنی»، «بگها»، «سادات» و «سهردهگا».
در کنج فضای اصلی بر روی یکی از سکوها جعبه سبز رنگی وجود دارد که محل نگهداری گیوه و تسبیح پیرشالیار میباشد که اغلب زائران برای زیارت آنها راهی این خانه میشوند. در ورودی فضای اصلی خانه اجاقهای سنگی وجود دارد که در مراسم عروسی پیرشالیار، محل پخت غذای مراسم میباشد. کنج اتاق پیرشالیار پوشیده از دریچهای است که محل خلوت پیرشالیار و به اصطلاح «چلهخانه» ایشان بوده است.
در چند سال پیش به دلیل مراجعت بسیار زیاد مردم برای دیدن مراسم عروسی پیرشالیار از مناطق مختلف، متولیان مراسم مجبور به ساختن حصاری فلزی مابین فضای اصلی خانه و انتهای پلهها شده اند؛ حیوانات نذری که ذبح شدهاند را هم برای پختن آش مخصوص مراسم به کار میبرند، هم به صورت خام در قطعههای کوچک به مردم متقاضی داده میشود.
«هه لوه شین» آش مخصوص مراسم
روز چهارشنبه بعد از ذبح حيوانات و آماده شدن گوشت، گروه آشپزي كه از خانواده «حهمه وهیسه» ميباشند، وسايل لازم را جهت پخت غذا تدارك ميبينند. در فاصله 3 متري در ورودي خانه پيرشاليار، حدود 6 آويرگاه يا اجاق در كنار هم میگذارند و بر روي آنها ديگهاي بزرگي مینهند. سوخت اجاقها از هيزم است كه از قبل در گوشهاي از خانه پيرشاليار به صورت آماده چيده شده است.د
ديگها را تا نصفه آب میریزند و زير آويرگاهها آتش ميافروزند. گروه آشپزي منتظر ميشوند تا آب گرم شود؛ تا گرم شدن آب، آشپزها به كارهاي ديگري چون كندن پوست پياز و خُرد كردن گوشت مشغول میشوند. عدهاي ديگر آتش اجاقها را بيشتر ميافروزند تا آب ديگها زودتر گرم شود. با زياد شدن آتش، هيزمها فضاي خانه را مملو از بخار و دود کرده، به صورتی که تحمل آن برای هر کسی مقدور نیست.
با گرم شدن آب، ابتدا در دیگ ها نمك ريخته می شود و سپس در آن دانههاي ا َنار، گندم و نخود ميريزند. پس از مدتي گوشت و پياز به آن اضافه ميكنند. غذاي آماده شده «هه لوه شين» ناميده ميشود كه در حين مراسم ذكر و سماع در حدود ساعت ۴ بعد ازظهر آماده ميشود.
بعد از آماده شدن غذا، آن را بیرون برده تا بین متقاضیان به عنوان تبرک تقسیم کنند. با آماده شدن غذاي مخصوص، خيل عظيمي از پسران، دخترکان، ريشسفيدها و جوانان، كاسه به دست در اطراف در ورودي خانه پيرشاليار در انتظار تقسیم غذا هستند. به دلیل ازدحام بیش از حد، مقسمهای غذا به سختي ميتوانند غذا را تقسيم كنند. همچنان که قبلا گفته شد تقسیم غذا بر عهده خانواده «حهمه وهيسه» ميباشد.
با خالي شدن اولين ديگ، ديگ بعدي را ميآورند و اين روند تقسيم تا پایان ادامه پیدا میکند. لازم به ذکر است که همزمان در روستای «سرپیر» نیز این غذا طبخ شده و بین اهالی روستا تقسیم میگردد.اهالي به محض گرفتن غذا قسمتي از آن را در همان محل تقسيم غذا، در گوشهاي نشسته و به عنوان تبرك ميل ميكنند و بقیه را به منازلشان برده بین خواهران و مادران خود که اجازه شرکت در مراسم را ندارند پخش میکنند.
شروع مراسم عروسی پیر شالیار
عصرگاهان اهالی روستا و دیگر مهمانان جلو منزل پیرشالیار جمع شده و منتظر برپایی مراسم میشوند. معمولا تعداد جمعیت در این مراسم به قدری زیاد است که افراد تنگ هم به صورت بسیار فشردهای میایستند؛ در میانه مردم فضا برای ذکر و سماع مذهبی باز میشود و گروه دف نوازان که از طایفه سادات هستند، مستقر میشوند. تعداد دف نوازان مابین 5 تا 10 نفر متغییر است که با خسته شدن یکی، دیگری شروع به نواختن میکند.
گروهی از حاضرین به صورت حلقههای زنجیر دست در دست هم انداخته و با ریتم دف شروع به رقص و سماع مینمایند؛ در حرکات این رقص تنوع زیادی وجود ندارد و به صورت بسیار آرام و با جلو و عقب بردن پاها انجام میشود. ابتدا سماع داراي ريتم آرام و يكنواخت است. حركت پاها بسيار ساده و بدنها به جلو و عقب حركت ميکند. ريش سفيدان و كساني كه داراي سن بالايي هستند در ابتداي صف ميرقصند؛ ادامه صف را ساير اهالي روستا و میهمانان و انتهاي صف را كودكان تشكيل ميدهند.
گاهي اوقات گروه دف نوازان اشعاري را به زبان كُردي و گویش اورامي ميخوانند. اين اشعار عمدتا در مدح پيامبر اسلام، مشايخ و پيرشاليار اورامان است؛ به گفته مطلعین روستا، در گذشته در این مراسم از «چوپی» هم استفاده میشود و بیشتر حال و هوای شادی و عروسی داشت تا رقص و سماع آیینی. خواندن اين اشعار توسط دف نوازان حلقه رقص و سماع را هر چه بيشتر جذاب ميكند و باعث ميشود كه دراويشي كه در ميان آنها هستند به حالت خلسه فرو روند. گروه رقصندگان همگي با هم و همزمان الله الله ميگويند.
دفنوازان روبهروي سردستهی رقصندگان به آرامي و هماهنگ با آنان حركت ميكنند. به علت سردي هوا پس از مدتي پوست دفها شل شده و كيفيت صدايش پایین میآید، از اين رو چند نفر وظيفه دارند دفها را با حرارت اجاقهاي داخل خانه پيرشاليار گرم كرده و به دف زنها بازگردانند. دفنوازان گاه ريتم دفزدن را تغيير ميدهند و گروه رقصندگان با اين تغيير ريتم هم آهنگ ميشوند.
با گرمتر شدن حلقه رقص، بر تعداد رقصندگان و حلقهی رقص افزوده ميشود. يك نفر از مردان روستا گروه رقصندگان را نظم ميدهد. پس از گذشت لحظاتي از رقص و سماع، دراويش وارد گروه رقصندگان شده و در صفوف جلو قرار ميگيرند. تعداد زيادي از تماشاچيان در جلوي خانه پير، دور گروه رقص حلقه زده و جمعيت زيادي هم بر بالاي بامهاي اطراف و بامهاي مشرف، نظارهگر مراسم هستند. با نزدیک شدن غروب آفتاب، متولیان مراسم با قطع کردن نواختن دف، ختم مراسم آن روز را اعلام میکنند، اما در گوشه و کنار دراویشی که در خلسه فرو رفتهاند همچنان مردم را به خود سرگرم کرده و تعدادی دور آنها حلقه میزنند.
مراسم «شهونیشت»
بعد از اتمام مراسم روز دوم که تفاوت چندانی با روز چهارشنبه ندارد؛ مراسم شبنیشت برگزار میگردد. این مراسم در دو نوبت جداگانه برای مردان از ساعت ۶ الی ۹ شب و برای زنان از ساعت ۹ الی 30/11 برپا میشود. مراسم شبنيشت، نشستي از روحانيون، اهل قلم، شاعران و قشرهاي مختلف روستا و ميهماناني است كه از ديگر نقاط به روستای اورامان تخت آمدهاند؛ روحانيون به سخنراني، شعرا به خواندن شعر در مدح پيرشاليار و دیگران به ذكر جنبههاي ديگري از آيينهای سنتي اورامان ميپردازند. معمولا در این مراسم بعد از پایان موارد گفته شده، گروه دفنوازان شروع به دف نوازی و خواندن اشعاري در مدح اولياء و بزرگان دین ميكنند. دراویش نیز در این مراسم حضور دارند که با ریتم دف به حالتهای جذبه و خلسه میروند.
هر طایفهای جای مخصوصی در خانه پیرشالیار دارد و افراد طوايف مختلف روستا در این مراسم همراه خود گليم و يا سجاده ای ميآورند تا آن را در محل استقرار طايفهشان قرار دهند. به دلیل پخت غذای مخصوص پیرشالیار، معمولا اجاقها همچنان گرم هستند و هوای خانه از دود و دم پر می شود.
روحانیون روستاهای اطراف در ضلع جنوبی اتاق مینشینند و با ورود آناست که «زیروان» دستور تقسیم غذا را به گروه آشپزی میدهد. زیروان باید بستههای نان را بین افراد که روی سکوها و یا روی زمین کف اتاق نشستهاند تقسیم کند. مقسمهای غذا نیز طبق وظیفهای که برعهده دارند به هر فردی کاسهای آش میدهند. پس از صرف غذاي نذري، ظرفها را جمع كرده و ديگهاي آش را در گوشهاي از اتاق مينهند. زیروان مردم را دعوت به سکوت میکند و مراسم با خواندن قصیدههایی به عربی و کُردی در مدح پيامبر، خلفا و مشايخ توسط روحانی روستا آغاز میشود.
پس از خوانش قصيده و سخنراني امام جماعت، روحانيون مراسم را ترك ميکنند. با خروج روحانيون دفنوازان كه روي سكوي جنوبي خانه پيرشاليار مستقر شدهاند دفهايي را كه از سقف آويزان شده، پايين آورده و پس از گرم كردن آن با باقي مانده حرارت اجاق، شروع به دف زدن ميكنند،معمولاً دفنوازان بين ۴ تا ۶ نفر از طايفه سادات میباشند؛ با بلند شدن صداي دف، نواي الله الله از ميان حضار به ويژه دراويش به گوش ميرسد. رقص دراويش حدود نيم ساعت به طول میانجامد.
پس از پايان يافتن ذكر دراويش كساني كه مطلبي يا شعري در مورد آيينهاي سنتي پيرشاليار داشته باشند، آن را قرائت می کنند. در پایان زیروان به روي سكوي غربي اتاق ميرود و درب صندوق فلزي سبز رنگ را میگشاید و لنگه گيوه پيرشاليار را كه در درون پارچهاي سبز پيچيده شده بيرون ميآورد. ابتدا زیروان كفش يا گيوه را زيارت و بوسيده و آن را روي چشمها و پيشانياش ميمالد و سپس آن را به حضار ميدهد. هر كسی لنگه کفش را گرفته، آن را زيارت كرده و ميبوسد و دست به دست بين حاضرين ميگردانند. افرادی كه كفش پير شاليار را زيارت كردهاند، خانه را ترك ميکنند. پس از زيارت آخرين نفر، مراسم در حدود ساعت ۹ به اتمام ميرسد و نوبت مراسم زنان مي رسد.
در مجلس زنان روال این مراسم به صورتی که در مجلس مردانه برگزار میشود نیست. در این مجلس فرد خاصی سخنرانی نمیکند و زیروانی هم وجود ندارد؛ همچنین در این مجلس دف نواخته نمیشود. معمولا زنی که دارای موقعیت اجتماعی بالا یا سخنور خوبی است شروع به صحبت کردن میکند. وجه اشتراک مجلس زنانه و مردانه خواندن قصیدههای مذهبی است.
شرکت زنان در این مراسم بیشتر در جهت زیارت و طواف لنگه گیوه پیرشالیار است که در صندوقچهای نگهداری میشود. مردم با دست ساییدن به آن به طواف گیوه پرداخته و دست خود را برکمر، پا و دیگر جاهایی که دچار عارضه شده و درد میکند میسایند.
مراسم «تربی»
این مراسم در جمعه هفته بعد مراسم عروسی پیرشالیار برگزار میشود؛ به عبارتی در جمعه هفته سوم بهمن ماه. در این مراسم اهالی روستا نان مخصوصی را که در گویش اورامی «گیته مهژگی» میگویند میپزند. «گیته مهژگی» به اندازه یک بشقاب معمولی است که قطر آن حدود 1سانتیمتر میباشد. هر خانواری در روزهای چهارشنبه و پنجشنبه قبل مراسم حدود ۵۰ تا ۶۰ قرص از این نان را پخت میکند. بعد از آماده شدن نانها خانوارهای روستا ۱۰ تا ۲۰ قرص از این نانها را به عنوات هدیه و سوغات به فامیل و دوستان خود در دیگر روستاها یا شهرها میفرستند. ۳۰ قرص نان دیگر را برای مصرف خود خانواده کنار گذاشته و مابقی را که حدود ۱۰ قرص میشود برای مراسم استفاده میکنند.
مراسم تربی در واقع همان سرخاک رفتن است. اهالی روستا در این جمعه از بهمن ماه، نانهایی را که پختهاند را در دستمالی گذاشته و به سر مزار سه نفر از پیرهای اورامان به نامهای «پیرشالیار»، «پیرخالو» و «پیرسیاو» میروند. اهالی طول مسیر را با ندای الله الله و دف نوازی میپیمایند؛ پس از جمع شدن همه، نانهای «گیته مهژگی» را در جایی روی هم انباشته سپس آنها را تکهتکه کرده و به قسمتهای مساوی تقسیم میکنند. پس از آن همگی در گرد مرقد پیرشالیار جمع میشوند و پس از قصیدهخوانی چند نفر از افراد به عنوان «لالو مهمی» هر قسمت از نانها را برداشته و به طرف روستا حرکت میکنند. وظیفه «لالو مهمی»ها تقسیم نان بین اهالی روستا در تمام محلههای آن است.
مراسم «کومسای»
مراسم کومسای ریشه در انجمن ریشسفیدان گذشته دارد. همانطور که میدانیم در گذشته مبنای تصمیمگیری برای هر قوم و عشیرهای داشتن تجربه بود و مطمئنا این تجربه از راه زمان بدست میآمد. در روستای اورامان تخت نیز مانند دیگر جاهای ایران، اداره عشیره و قوم توسط ریشسفیدان قوم انجام میگرفت. ظاهر قضیه بر این امر دلالت دارد که در این منطقه هر ساله در زمان معینی بزرگان و ریشسفیدان منطقه دور هم جمع میشدند و برای امور مهم آن سال برنامهریزی و تصمیم میگرفتند. در اورامان به این ریشسفیدان «ژیرلان مری» گفته میشود. «ژیر» در زبان کُردی به معنای عاقل است و «ژیرلان» به معنای کسی که کارهایش از روی عقل و حساب و کتاب است. «مری» نیز به معنای جای صاف و مسطح میباشد.
با تحول جامعه عشیرهای و با شروع ساخت راهها و ایجاد ارتباطات و تحصیل مردم، تجمع ریشسفیدان در زمانی خاص و مکانی خاص کمرنگ شده و در مرور زمان کارکرد خود را از دست داد. اما به قول «مرتون» جامعهشناس کارکردگرا، اموری که امروزه ظاهرا کارکردی برای آنها نمییابیم، اموری هستند که در گذشته دارای کارکردهای اساسی بوده که با گذر زمان کارکرد خود را از دست داده، اما قالب آن امور به دلیل وارد شدن در پیشینه فرهنگی مردم، خود را در اشکال جدید حفظ میکند.
اگر این فرضیه که در بالا بیان شد درست باشد، مراسم کومسای همان گردهمآیی ریشسفیدان در گذشته است که به صورت امروزی تغییر محتوا داده است. به دلیل مرکزی بودن شخصیت پیرشالیار در تمام امور مربوط به روستای اورامان تخت، هر ساله در نیمههای فصل بهار، مراسم کومسای با شرکت تعداد زیادی از مردم برگزار میشود. هم زمان شدن مراسم کومسای با بهار سرسبز اورامان، مهمانهای زیادی را به این روستا میکشاند.
برخلاف دیگر مراسم های برپا شده در روستای اورامان تخت، این مراسم تا حد زیادی خودجوش بوده و متولی خاصی ندارد. مردم صبح روز مراسم حوالی ساعت ۷ ، به کنار مرقد پیرشالیار میروند و منتظر شروع مراسم میشوند.
شروع خود مراسم نیز از روال معینی پیروی نمیکند. گاهی با سخنرانی امام جمعه شروع میشود و گاهی با قصیدهخوانی. اما معمولا این امام جمعه است که با سخنرانی خود حولوحوش مراسمهای آیینی اورامان تخت، آغاز مراسم را اعلام میکند. امام جمعه با آگاهی از اینکه امروزه سخن از زردشتی بودن پیرشالیار مطرح است، محور سخنرانی خود را رد این نظر قرار میدهد. ایشان با آوردن دلایل و برهانهای درباره مسلمان بودن پیرشالیار سخن می گوید.
همچنان که گفته شد، ترتیبی برای اجرای بخشهای مراسم نیست. ممکن است بعد ازسخنرانی قصیده خوانده شود و یا دراویش با دفنوازی شروع به رقص عرفانی نمایند؛ اما مهمترین قسمت مراسم، شکستن سنگ مقدس است. سنگ سفیدی در محوطه مرقد پیرشالیار وجود دارد که بنا بر اعتقادات مردم خاصیت برکتبخشی دارد. آنها هر ساله در این مراسم شرکت میکنند تا با زدن سنگ های دیگر به این سنگ نسبتا بزرگ، تکههایی از آن را جدا کنند. طبق مشاهدات ما این سنگ بسیار سخت بود و با تلاش فراوان میتوان خردهریزهای از آن جدا کرد. باز بنا بر اعتقادات مردم منطقه، هر چه از این سنگ در مراسم کومسای کم شود سال بعد دو باره رشد کرده و هرگز تمام نمیشود.
داستان سنگ مقدس به این شرح است که در زمان پیرشالیار، مردی از منطقهای دیگر میهمان روستای اورامان تخت میشود. در مدتی که در آن روستا زندگی میکند، شیفته پیرشالیار شده و هنگام عزیمت به دیار خود، از پیرشالیار درخواست یادگاری میکند تا همیشه در فکر ایشان باشد. پیر که چیزی درخور توجه ندارد، مشتی ریگ از سنگ سفیدی که در کنارش قرار دارد به او میدهد. مرد به روستای خود مراجعت کرده ولی در مرور زمان متوجه میشود که هرچه میکارد چندینبرابر برداشت میکند، حیواناتش رو به زیادی میروند و خیر و برکت به خانهاش سرازیر شده است. مرد بعد از مدتی نزد پیرشالیار مراجعت میکند و ماجرا را شرح میدهد. اهالی روستا داستان را میشنوند و از آن به بعد آن سنگ، مقدس میشود و اهالی هر ساله قطعههایی از آن را به عنوان تبرک به خانههای خود میبرند.
در ادامه مراسم هنگام ظهر در همان مکان که مراسم برگزار میشود، نهار صرف می شود. برخلاف مراسم عروسی پیرشالیار، هیچ خانواده یا طایفهای متولی این کار نیست. مردم روستا به صورت خودجوش هر کدام یکی از دو غذای «دلمه» یا «که لانه» را طبخ کرده و به مهمانان این مراسم میدهند.
سخن آخر
همچنان که اشاره شد باید مراسم پیرشالیار را خارج از تعصبات مذهبی، که در طول زمان ایجاد شده بررسی کرد. برای نیل به این هدف نیز باید ریشههای تاریخی و باستانی این مراسم را دوباره احیا کرد تا بتوان به استمرار این مراسم به دور از اضافات زمانه امیدوار شد.
مراسم پیرشالیار با وامدار بودن به آیینهای زرتشتی و میترایی، در گذشته به صورتی برگزار میشد که بیشتر دین خود را به این آیینها ادا میکرد؛ یکی از این موارد، برگزاری مراسم در فضایی شاد و رقص گونه بود. همان گونه که از نام مراسم برمیآید باید فضای عروسی حاکم باشد. در گذشته مردم مراسم را همچون یک عروسی تلقی میکردند، عروسی که نمادهای دینی در آن اولویت داشتند، ولی بالاخره نوعی از عروسی بود. در این مراسم حاضرین دست به شادی و پایکوبی و ترانهخوانی میزدند.
نویسندگان: امیر صادقی و مصطفی طاهری
انتهای پیام/الف
لینک کوتاه: https://goo.gl/djRxid
برچسب ها :
عروسی پیرشالیارکومسایاورامان تختمراسم ها و آیین های اوراماندف نوازینظرات کاربران :
دیدگاه های ارسالی شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد.
پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
- 370 فقره تصادف نوروز امسال به فوریت های پزشکی کُردستان گزارش شد
- مصاف شهرداری کامیاران و خوشه طلایی ساوه در ورزشگاه آزادی
- زمینه سرمایه گذاری و اشتغال را فراهم می آوریم/ پیش بینی 32 میلیارد تومان اعتبار برای مکانیزه نمودن 2 هزار هکتار از اراضی پایاب سد گاوشان
- رهبر انقلاب:در مقابل کسانی که بخواهند رای مردم را در انتخابات بشکنند می ایستم/ انقلاب و پیشرفت متوقف نمی شوند
- شرایط شرکت در مسابقات قوی ترین مردان سال 96 بزوش اعلام شد
- مطالبه مردم و رهبری از مسئولان تمرکز بر تولید و اشتغال است
- سال جدید، سال اشتغال بیشتر برای جوانان خواهد بود/باید مشارکت حداکثری، رقابت سالم و انتخابات قانونی، مد نظر همه ما باشد
- اجرایی شدن طرح تامین مالی خُرد در کامیاران با اعتبار 120 میلیارد ریالی
- پرداخت 13 میلیارد ریال تسهیلات خود اشتغالی برای اشاعه کسب وکار در کامیاران
- روایت های تکان دهنده عکاس ایرانی از فاجعه بمباران شیمیایی حلبچه+تصویر
- ایام نوروز زمان مناسبی برای ارتقای فرهنگ ترافیک شهری است
- وزنه بردار کامیارانی در راه مسابقات جهانی مکزیک
- آغاز پیش ثبت نام داوطلبان کاندیداتوری شورای اسلامی شهر و روستا
- انتصاب رئیس جدید شرکت گاز کامیاران
- کرمانشاه و کُردستان در صدر آمار استان های بیکار ایران
- فاجعه حلبچه و تاثیر آن در تحول حقوق بین الملل
- صعود زمستانه گروه کوهنوردی شاهو به قله دماوند
- تجلیل از انتها قبادی، بانوی نویسنده کامیارانی
- اعطای نشان شوالیه توهین به هنرخوشنویسی است/ ما باید به فرانسوی ها نشان هنر بدهیم
- شطرنج باز کامیارانی، قهرمان مسابقات یابود شهدای پلاسکو
- راه اندازی گشت های نوروزی در بازار کامیاران
- نقش بی بدیل زنان در امور اجتماعی انکار ناشدنی است/ انتخابات بهترین فرصت برای نقش آفرینی زنان است
- زنان می توانند پیشگامان تغییر در جهان باشند
- دیدار شهرداری کامیاران و پیام مقاومت ساری در ورزشگاه آزادی
- انتقاد فرمانده سپاه کُردستان از ضعف اقدامات فرهنگی در استان
- هرچه داریم، از شهدا داریم و این حقیقت محض است
- انتشار کتاب صید قزل آلا در پالنگان با ریچارد براتیگان
- تولید و ترویج صنایع دستی توسط بانوی کارآفرین کامیارانی
- ماردین رستمی قهرمان قهرمانان شطرنج کُردستان شد
على [جمعه 22 بهمن 1395 | 14:17] پاسخ
مستدام باد ايين هاى كهن اريايى،دست مريزاد هم كيشان فرهيخته ،با توجه به فضاى تحجر ونفرت وادم كشى كه گريبان گير كشورهاى منطقه است توسعه فرهنگ اصيل مايه ى مباهات كردهاست كه از تحجر وتكفير بيزارند ، فرهنگ ما فرهنگ صلح ودوستى است هر كرد ايرانى بايد پرچمدار واشاعه دهنده ى اين فرهنگ ها باشد